رمضان است و حال من خوب است
روزههایم اگرچه معیوب است / رمضان است و حال من خوب است
روزههایم اگرچه معیوب است / رمضان است و حال من خوب است
شعری را که دکتر سیدعلی موسوی گرمارودی راجع به شهید چمران سروده، تا حدودی چهره شهید را در آن به تصویر کشیده است. گرمارودی در این شعر آزاد کوشیده است تا تقریباً با لحن حماسی، شکوه دکتر چمران را به زبان شعر بیان کند.
مسلمانند اینان؟ نه ، مسلمانی نمی بینم / ابوذر ، مالک و عمار و سلمانی نمی بینم
هزار باغ اقاقی… هزار مریم عشق / صدای آمدن تو … – بهار خرّم عشق! –
مگو بدن، ز تن جبهه جان در آوردند / به جای اشک، جگر از نهان در آوردند
برای ۱۷۵ غواص شهید عملیات کربلای ۴
دستمالم را اما افسوس / نان ماشینی / در تصرف دارد
گفته بود از سفر حادثه برمی گردد / بعد سی سال سر قول و قرار آمده است
هزار بار اویسم، یمن یمن عشقم / خیانت و من؟ آخر چگونه؟ من عشقم!
به ماه سفرکرده ی روزهای هشت سالگی ام
از کتاب درسياي بچگيام / چيزي يادم نمياد جز يه نگاه / که همون صفحه اول ميدرخشيد مث ماه
شعر محمدرضا شرافت در واکنش به جنایت آل سعود
به نام خداوند مردان جنگ! / دليران چون شير و ببر و پلنگ
مى خواستم / شعرى براى جنگ بگویم / شعرى براى شهر خودم -دزفول-
سرودهای از زنده یاد سپیده کاشانی در وصف خرمشهر آزاد
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد / نسیم، یک سبد آیینه در بغل دارد
محمدحسین جعفریان در مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره اشعاری را در وصف شهید افغانستانی مدافع حرم خواند.
اشک را پیوند باید زد به لبخندی دگر / دوستان دارد قیامت می شود چندی دگر
سخت دلتنگم برادر! حال دوران خوب نیست / عشق تبعیدی ست، حال و روز انسان خوب نیست
نوز زمان زیادی نمیگذرد از دورانی که در هر مناسبت مذهبی و ملی منتظر خواندن شعری از قنبرعلی تابش، یکی از شاعران برجسته افغانستانی در ایران بودیم. روزگار گذشته است و قنبرعلی تابش به دلیلی که هنوز هم مبهم است و مشخص نیست که چه ماجرایی پیش آن بوده است، امروز دیگر در ایران نیست و حالا سرودههای او را کیلومترها دورتر از مرزهای ایران پیگیری میکنیم.
شعری به مناسبت شهادت امام کاظم (ع)
قصه ای داری برایم از شب فریادها / از صدای خوف و وحشت در گلوی بادها
باز هم حیله بهدنبال شکار افتاده / گره تازهای این بار به کار افتاده