عرفان پور: ادبیات انقلاب اسلامی پیشرو فرهنگ انقلاب است/ داستان سرایش رباعی معروف «از آخر مجلس» از زبان شاعرش
۲۲ شهریور, ۱۳۹۴
صبح هنر | میلاد عرفان پور از شاعران جوان متعهدی است که به جرات میتوان او را «فرزند زمان خود» دانست. او در عرصه شاعری و خاصه در رباعی خوش درخشید و با هوشمندی و بینش بالا مسایل مختلف جهان اسلام را در اشعارش آورد. «از شرم برادرم» اولین مجموعه این شاعر شیرازی است که در حوزه دفاع مقدس سروده شده است. همچنین مجموعه «پاییز بهاریست که عاشق شده است»؛ «کتاب از آخر مجلس» از این شاعر نام آشناست. بخش هایی منتخب «صبح هنر» از گفت و گوی کیهان را با میلاد عرفان پور درباره شعر انقلاب میخوانید:
شعر انقلاب، شعر وفادار به آرمانهای انقلاب است
تعریف دقیق شعر انقلاب اسلامی این است که شعری که در راستای آرمانها و در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی سروده شود، شعر انقلاب نام دارد؛ امکان دارد این اشعار در قالب عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و جهانی سروده شده باشد اما مهم این است که شاعر انقلاب در همه موضوعات و ساحات وفاداری خودش را به آرمانهای انقلاب و پایبندی خودش را به چارچوب انقلاب نشان دهد.
شعر انقلاب نه از سال ۵۷ بلکه از سالهای قبل از آن آغاز شد. شروع مبارزات برای تحول سیاسی و فرهنگی در ایران و نهضت فرهنگی ایران شعر انقلاب آغاز شده است. اما به طور مشخص شعر بعد از سال ۵۷ که برای پیروزی انقلاب سروده شد، عنوان شعر انقلاب اسلامی را سر زبانها انداخت؛ در محافل و کتابهای پژوهشی به این عنوان توجه شده البته بیش از توجه به این عنوان کم لطفی شده است. سالهای اولیه هجمه جریانهای مختلف به عنوان انقلاب اسلامی به اندازهای زیاد بود که بسیاری از شاعران معتقد به این فرهنگ هم به جرات نمیتوانستند عنوان شعر و ادبیات انقلاب اسلامی را در سر زبان و یا در مقالاتشان بیاورند. اما الحمدلله رفته رفته با همت و خط شکنی شاعران انقلاب اسلامی اوایل انقلاب و پشتکار و ادامه راه شاعران توسط شاعران جوان و نسلهای بعد این فرهنگ جا افتاده و این واژه در لغت نامه ادبیات ایران قابل احترام است.
کلمه طیبه خودمان را حفظ کنیم
چون انقلاب اسلامی خودش یک اتفاق خلاقانه در تاریخ سیاسی و فرهنگی جهان و ذات این پدیده خلاقیت است. ادبیات انقلاب اسلامی هم ذات آن همان خلاقیت و نوگرایی و تحول و تولد دوباره است و روز به روز این شاخصهها در ادبیات ما بیشتر میشود. در واقع میتوان به ادبیات انقلاب اسلامی به عنوان عنصر متحولکننده فرهنگ امید بست. ادبیات انقلاب اسلامی پیشرو فرهنگ انقلاب است و اگر در حوزه کلمه و معنا و زبان دچار ضعف شویم سایر سنگرهای فرهنگی خودمان را از دست خواهیم داد. هرگاه ادبیات خودمان را حفظ کردیم و هرگاه کلمه طیبه خودمان را حفظ کردیم و دچار انحراف نشدیم؛ آن زمان میتوانیم در حوزههای دیگر فرهنگی حرف برای گفتن داشته باشیم.
بسیاری از متفکرین و منتقدین که بر این جریان انقلاب اسلامی نقد مینویسند و این عنوان را کتمان میکنند، به جرات میتوانم بگویم که به درستی ادبیات انقلاب اسلامی را مطالعه هم نکرده اند. اگر بخواهیم به تحقیق ادبیات انقلاب اسلامی را بررسی کنیم در حوزههای فنی آن مقدار نوگرایی که در ادبیات انقلاب اسلامی رخ داده در هیچ یک از جریانهای روشنفکری و غرب گرا اتفاق نیفتاده است. در حالی که آنها مدعی نوگرایی هستند و ادعا میکنند که ادبیات انقلاب اسلامی بازگشت به سنت بوده اما ادبیات انقلاب در عین روی به سنت و تکیه دادن به آن بیشترین نوآوری و خلاقیت را در دل خود داشته و دارد.
شهرستان ادب یک خالیگاه ادبی را پر کرد
خلأ موجود در فضای ادبی انقلاب اسلامی و به خصوص دهه ۷۰ و ۸۰ به جایی رسید که انسجام حتی میان شاعران انقلاب کم بود و محفل و محل رشد برای شاعران جوان انقلاب اسلامی نبود و جایی که شاعران جوان و نوجوان بتوانند برای ادامه راه به آن دل ببندند. شاعران پیشکسوت انقلاب هم دربیشتر مواقع به صورت جزیرههای جداگانه فعالیت میکردند و محفل و محلی برای همنشینی و مصاحبت و هم افزایی نداشتند. در این زمان که تولید ادبی دچار فطرتی شده بود و تولید ادبی در زمینه انقلاب اسلامی درست حمایت نمیشد؛ به همت دوست عزیزم آقای علی محمد مودب موسسه شهرستان ادب را راه اندازی کردیم تا ادبیات انقلاب اسلامی در این حوزه به فعالیت خودش ادامه دهد تا خالیگاههای ادبی را پر کنیم که از جمله نیروسازی برای این ادبیات است.
موظف هستیم جهانی باشیم
بسیاری از شاعران حتی مذهبی راداریم که همه همت خودشان را در شعر مذهبی گذاشتهاند اما فقط به گوشهای از دنیای شعر مذهبی میپردازند و فرزند زمانه خود نیستند. گروهی از شاعران هستند که صرفا از شعر مذهبی شعر روضه و مدح را فارغ از مسایل جهان امروز دنبال میکنند و اعتقادی ندارند که هر زمان نبرد حق و باطل ادامه دارد. ما همواره نیازمند شاعران و هنرمندانی هستیم که جبهه حق را تقویت کنند و در نبرد میان حق و باطل طرف حق باشند. همانطور که قرآن شاعران را موظف کرده است انتصار بعد از ظلم در مسایل پیرامونی خود باید داشته باشند؛ موظف هستیم در مسایل کلان جهان اسلام از چهره حق دفاع کنیم و میان جریان باطل و استکبار و ظلم جهانی انتصار کنیم. آن گروه از شاعرانی که ادعای مذهبی گری و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی دارند ولی در شعر خود موضع گیری نسبت به جریانات اجتماعی و سیاسی و جهانی ندارند ؛ به نظرم باید به اصالت خودشان و نسبت به التزام خودشان به ارزشهای واقعی به اسلام و انقلاب شک کنند.
دیدارهای مقام رهبری با شاعران، شأن شعر انقلاب را نشان می دهد
در طول سالهای اخیر دیدار سالیانه شاعران با رهبر انقلاب یکی از اتفاقات تاثیرگذار است که موجب گسترش اقبال به شعر و جدیت بیشتر شاعران در امر شاعری – به خصوص شاعران جوان – شده است. این دیدار هم از حیث سیاست گذاری و هم انگیزه دهی به نسل جوان نقشهای مهمی را ایفا میکند. همچنین این دیدارها به مسئولین یادآور میکند که شعر انقلاب دارای چه شأنی است؛ چگونه باید با شاعر و شعر روبه رو شد. و نیز چگونه باید سرمایهها و بودجههای فرهنگی را به جریان شعر انقلاب هدایت کرد ! متاسفانه این مهم را متولیان فرهنگی عملی و اجرایی نکرده اند. امسال هم حضرتآقا یادآور شد که مسئولین باید جایگاه شعر را در برنامهها و سیاستهایشان لحاظ کنند. دوم اینکه، این جلسات مردم را به شعر نزدیکتر کرده و در ادامه راه به شاعران جوان انگیزه و خودباوری داده است.
ما سینه زدیم، بیصدا باریدند/ از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند…
این رباعی و چند رباعی دیگر را ۲۵ فروردین ۸۷ برای برادران و خواهران شهیدم در واقعه بمبگذاری حسینیه رهپویان وصال شیراز گفتم. در این حادثه با انفجار بمب در انتهای حسینیه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند. این رباعیها پیامک و سینه به سینه منتقل شد و نیز یادم هست بر سر مزار شهدا نوشته میشد. شنیدم حضرت آقا-روحی فداه- این رباعی را زیر عکس شهیدی در دیدار با خانواده شهدا خواندهاند و متاثر شدهاند. بیشک این تاثیر از طینت پاک شهدا ناشی شده و نه ذوق و لیاقت بنده کمترین.