سهم عاشورا از ادبیات داستانی یک قفسه هم نمیشود
۴ آبان, ۱۳۹۴
حسامالدین نجفی– چند وقت پیش نویسندهای ایرانی در وصف داستانیبودن یا نبودن واقعه عاشورا میگفت: «در کربلا ترکیب یاران امام حسین(ع) جالب است. همه گروههای سنی، زن، مرد، سیاه، سفید، آفریقایی، آسیایی و اروپایی حضور دارند و این در کل تاریخ اسلام بیسابقه است. کربلا آیینه است و هر کسی میتواند مصداق خودش را در آن پیدا کند.» و این مصادیق خود بهترین ابزار برای نوشتن داستان است. گرهافکنیها و دیالوگهایی که در قالب رجزخوانی و توصیه و البته شرح آنهایی که در آن جغرافیا حضور داشتند، چیزی از یک رمان کلاسیک و بزرگ کم ندارد.
نیاز به خلق ادبی داریم
سعید تشکری، نویسنده مشهدی درباره اینکه اساسا آیا ادبیات عاشورایی به معنای مصطلحش موجودیت دارد یا نه، گفت: بگذارید کمی به عقب برویم و دقیقتر نگاه کنیم. ما اغلب پیش از انقلاب روایتهایی را که وعاظ روی منابر برای مردم نقل میکردند، داشتیم که منبعش یا از مقاتل بود یا اینکه پیشینیان شنیده بودند. یعنی یک قبل و بعدش دارد. از طرف دیگر تعزیهخوانی هم در آن زمان رواج داشت که در میادین مختلف برگزار میشد و مردم عامه آن را میدیدند.
وی افزود: برخی آثار مرتبط با واقعه عاشورا هم هستند که به نحوی دراماتیزه شدهاند. آثاری مانند بهرام بیضایی و حسین علیمستعان و… نکته جالب این آثار این است که آنها هیچ منبعی را برای نوشتههای خود نام نبردهاند و همه میگویند که اینها سند ندارد. یکی از بزرگترین مشکلات ما این بود برخی از آثار سند نداشت.نویسنده رمان«غریب قریب» در ادامه گفت: ما نباید فراموش کنیم که درباره ادبیات حرف میزنیم. یعنی ادبیات به علاوه خاستگاه واقعیت. از طرف دیگر مرکز این ادبیات قرار است ائمه باشند و این کار را سخت میکند. چون ائمه این ظرفیت را ندارند که بخواهیم آنها را به میل ادبی دربیاوریم.
تشکری در ادامه افزود: ما نیاز به خلق ادبی داریم. یعنی نویسنده به جای اینکه صرفا بخواهد در این حوزه ورود کند اتفاق ادبی خاص و تاثیرگذاری نخواهد افتاد. این حوزه نیاز به شهود دارد. فکر میکنید چرا کتابهای نویسندگانی مانند صادق کرمیار و سید مهدی شجاعی با اقبال عمومی مواجه شدهاند، چون آثارشان را با شهود و خلق ادبی نوشتهاند که این مصداق همان ادبیات خوشخوان است.
نویسنده رمان مفتون فیروزه گفت: به دستور دو نفر حرم سیدالشهدا را تخریب کردهاند ما در مورد این تخریب چند رمان داریم؟ یا حتی در عرصه سینما چند فیلم به این موضوع پرداختهاند؟ البته این را هم بگویم که ما متاسفانه در زمینه پژوهش هم مشکل داریم.
عاشورا بُنمایه داستانی کم ندارد، ضعف از نویسندگان است
نویسنده رمان نامیرا با اشاره به اینکه داستان ظرفیت پرداختن به همه موضوعات را دارد، گفت: با توجه به صحبتهای دوستان من باید هم از ادبیات داستانی دفاع کنم و هم از عاشورا. اینکه دوستان فرمودند، داستان ظرفیت پرداختن به موضوع عاشورا را ندارد، به نظر من دیدگاه درستی نیست.
صادق کرمیار افزود: داستان، ظرفیت پرداختن به همه موضوعات را دارد. داستان میتواند در مورد خدا هم روایت شود. برای نمونه قرآن جایی که میخواهد بیشترین تأثیر را داشته باشد، روایتی داستانی و البته روایتی تاریخی میآورد، نه یک داستان به معنای امروزی و به گونهای آن را روایت میکند که ما همه عناصر داستان را در آن میبینیم؛ مانند داستان حضرت یوسف(ع)، داستان حضرت مریم(س) و سایر پیامبران(ع)، بنابراین داستان این ظرفیت و توانایی را دارد که به همه موضوعات بشری بپردازد؛ چه موضوع عاشورا، چه موضوع دین، چه موضوع پیامبران(ع) و حتی خداوند. اگر تصور میکنیم که داستان توانایی پرداختن به ادبیات عاشورا را ندارد، از ضعف نویسندگان این حوزه ناشی میشود.
تا الان قالبهای مختلف ادبی، عاشورا را زنده نگه داشتند
نویسنده رمان«دشت سوزان» در ادامه گفت: وقتی جلوتر میآییم، قالبهای هنری و ادبی پیدا میشود و بخشهایی از اینها مکتوب میشوند. بعد، تعزیه شکل میگیرد. هیچکس در آن زمان تعزیه را نفی نکرد و نگفت تعزیه، ظرفیت بیان واقعه عاشورا را ندارد.
وی افزود: همه میدانستند که واقعه عاشورا داستانی تکراری است، اما تعزیه توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند و یاد عاشورا را زنده نگه دارد. بعد از آن شعر آمد که آن هم در قالبهای مختلف شعری واقعه عاشورا را زنده نگه داشت. الآن هم قالبهای مختلف ادبی و هنری از جمله ادبیات داستانی، سینما، مولتیمدیا و اینترنت وجود دارد و ما اگر بخواهیم، تعیین تکلیف کنیم که عاشورا در این قالبها نباید بیان شود، به آن جفا کردهایم.
سهم ادبیات داستانی یک ردیف از قفسه هم نمیشود
محمد رضا سنگری هم با اشاره به اینکه سهم رمان و ادبیات عاشورایی بسایر ناچیز است، گفت: من با شما موافقم که ادبیات و داستان باید به عاشورا بپردازد و برایم جای سؤال است که چرا تا حالا این اتفاق نیفتاده است؟ حدود چهار هزار جلد کتاب در مورد عاشورا وجود دارد، اما سهم ادبیات داستانی از کل این کتابخانه یک ردیف هم نمیشود.
وی افزود: نگرانی زمانی تشدید میشود که میبینیم قبل از انقلاب بیشتر داستانها در این حوزه، از جمله دید و بازدید جلال آلاحمد و عزاداران بیل غلامحسین ساعدی عمدتاً به نقد دینداری عامه پرداختهاند؛ اگرچه این به خودیخود چیز قبیحی نیست، آیا در این حوزه زوایای دیگری برای پرداختن وجود ندارد؟ چنانچه نمونههای موفق این حوزه وجود دارد اما به نظر من خیلی کم است.این پژوهشگر ادبیات عاشورایی ادامه داد: هم امام حسین(ع) بر نیزه به هیئت قصهبودن ماجرای خود اشاره دارد و هم شنوندگان میفهمند که قصه حسین(ع) شیرینترین قصه عالم است؛ بنابراین قصه امام حسین(ع) یک قصه با ظرفیتی تمامنشدنی است. هیچگاه نباید نگران تکراریشدن قصه امام حسین(ع) باشیم. من با اینکه بارها قصه کربلا را شنیدهام، دوباره که آن را میشنوم، تازگی دارد. عاشورا ظرفیت داستانی تمامنشدنی دارد. یکی از این ظرفیتها، ظرفیت کل این ماجراست که شروع، متن، تداوم و طنین شگفتانگیزی دارد و در هر یک از اینها، زمینه خلق داستانها و شعرهای گوناگون وجود دارد.
منبع: شهرآرا
مطلب مرتبط:
معرفی ۶ کتاب عاشورایی نشر نیستان
۲۴ داستان عاشورایی در راز سر به مهر